عزیز دلم، ستایش عزیز دلم، ستایش ، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 17 روز سن داره
وبلاگ عزیزترینموبلاگ عزیزترینم، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 25 روز سن داره

❀◕ ‿ ◕❀چشمهای ستایش چشمه زندگی❀◕ ‿ ◕❀

واژه های ستایش در 9 ماهگی

کلماتی که توی 9 ماهگی میگم و قند توی دل مامان و بابام اب میشه: دَدَه   دا دا     بابا اِده = بده اَه (برای دعوا کردن بکار می بره) دِی دِی = دایی تا تا= تاب دَس دَس  نه نه نه     ...
2 خرداد 1391

عشقت را سپاس مادر نازنینم

  عشق می بارد ... اشک نیز هم ... کودکی از نیستی به هستی میرسد ... و بانویی از زن بودن به مادر شدن ... و امید دوباره پروردگار به رویش عشقی دوباره ... به چشاندن شهدی شیرین به فرشته ای دیگر بر روی زمین ... مادر .... خدای مهربانم ! اشک هایم رااز گونه هایم برگیر تا نگاه مهربانت را دوباره بنگرم ... چه خوشبخت بودم که نام فرشته ای را بر پیشانیم نوشتند در نخستین لحظه   ورودم به این دنیای بزرگ ... چه خوشبخت ترم این روزها که نام آن فرشته بر قلبم حک شده است ... مادر عزیزم ببخش مرا برای تمام ثانیه هایی که مادر بودن...
2 خرداد 1391