عشق می بارد ... اشک نیز هم ... کودکی از نیستی به هستی میرسد ... و بانویی از زن بودن به مادر شدن ... و امید دوباره پروردگار به رویش عشقی دوباره ... به چشاندن شهدی شیرین به فرشته ای دیگر بر روی زمین ... مادر .... خدای مهربانم ! اشک هایم رااز گونه هایم برگیر تا نگاه مهربانت را دوباره بنگرم ... چه خوشبخت بودم که نام فرشته ای را بر پیشانیم نوشتند در نخستین لحظه ورودم به این دنیای بزرگ ... چه خوشبخت ترم این روزها که نام آن فرشته بر قلبم حک شده است ... مادر عزیزم ببخش مرا برای تمام ثانیه هایی که مادر بودن...